گرهارد شرودر و سیلویو برلوسکنی پیش از این قدرت را واگذار کردند و حال نوبت به ژاک شیراک و تونی بلر رسیده است.
تونی بلر نخست وزیر انگلیس به کابینه خود گفته است بعد از ده سال حکومت و سه پیروزی در انتخاباتهای سال 1997، 2001 و 2005 اکنون استعفاء خواهد داد.
این خبری بود که از مدتها پیش کابینه انگلیس و حزب کارگر منتظرش بودند و حالا او قرار است پیش از انتخابات از رهبری حزب و به دنبال آن از مقام نخست وزیری کنارهگیری کند. به دنبال او جان پریسکات معاون بلر در حزب کارگر و دولت هم استعفاء خواهد داد. اما جابهجایی در وزارت خارجه، کشور، دادگستری و بهداشت هم ممکن است.
هدف استراتژیستهای حزب کارگر از این کار روشن است. آنها میخواهند دو سال دیگر که رأیدهندگان انگلیسی به پای صندوقهای رأی میروند، رهبری جدید حزب کارگر را در ذهن داشته باشند و با این پیشزمینه رأی دهند، نه رهبری تونیبلر با همه مشکلات بهویژه در سیاست خارجیاش.
به این ترتیب حزب مخالف و محافظهکار توری دیگر نمیتواند خطاهای گذشته را به گردن دولت کارگر بیاندازد. به عبارت دیگر دولت جدید انگلیس از گروه جدیدی از نخبگان حزب کارگر تشکیل میشود که متفاوت از گذشتگان هستند و رأیدهندگان انگلیسی دیگر از آنها متنفر نیستند.
بلر در حالی صندلی قدرت را ترک میکند که روحی سرگردان میان روشنایی و تاریکی و خیر و شر است. قضاوت نهایی درباره مرز میان این دو شرایط در کتابهای تاریخ و در آینده مشخص میشود.
بزرگترین دستاورد دولت بلر اقتصاد بوده است. در دهه گذشته مردم انگلیس به اتفاق میگویند که زندگی روزانهشان بهتر شده و از آن مهمتر اینکه منصفانهتر شده است. اصلاحات بعد از سال 2001 دولت کارگری بلر باعث شد که منافع دولتی میان طبقههای مختلف اجتماعی تقسیم شود.
کمدرآمدترین خانوارهای انگلیسی اکنون 11 درصد بیشتر از دیگر طبقههای اجتماعی مزایا دریافت میکنند و مزایای ثروتمندان هم کمتر شده است. بنابراین ملت انگلیس به این باور رسیده که نخست وزیر و کابینه او از منافع همه حفاظت میکند نه تنها از منافع طبقهای خاص.
موفقیت حزب حاکم کارگر مدیون شخص بلر و عدم وجود پیچیدگیهای مرسوم در عرصه سیاست انگلیس در کار او بوده است.
بلر در مراسم رسمی هم گاه پیراهنها و کت و شلوارهایی به تن میکند که رنگی متفاوت دارد و با لباسهای رسمی دیگر سیاستمداران انگلیسی متفاوت است. او در دوران حضور در ساختمان شماره 10 خیابان داونینگ صاحب چهارمین فرزند خود شد که این از زمان چرچیل تا تاچر اتفاق نادری در انگلیس بوده است.
زندگی بلر بهگونهای بوده که این پیام را برای مردم انگلیس به همراه داشته، من هم مانند شما هستم و از لذتهای زندگی مانند شما برخوردارم. اینها ویژگیهایی بود که بلر را از دیگر سیاستمداران انگلیس مجزا میکرد و باعث محبوبیت و جلب رأی برای او میشد. اما این شرایط تا وقتی بود که جنگ عراق روی داد.
با شروع زمزمه این جنگ، بلر مانند سگ دستآموز بوش (لقبی که رسانههای انگلیس برای بلر بهکار میبرند) از هجوم آمریکا به یک کشور خارجی یعنی عراق حمایت کرد و نیروی نظامی به عراق فرستاد.
استدلال بلر برای متقاعد کردن انگلیسیها به این جنگ تاکید بر این نکته بود که صدام حسین در یک مدت زمان 45 دقیقهای و در شرایط بحرانی میتواند از سلاح کشتار جمعی استفاده کند.
هنوز هم مردم انگلیس نمیدانند آیا واقعاً بلر دروغ گفته و یا تنها از سوی آمریکاییها یا سرویس اطلاعاتی ام آی 6 انگلیس گمراه شده بود. در دنیای بیرحم سیاست اگر مدرک و سندی نباشد نابود کردن یک نفر بسیار آسان است.
بلر از ناحیه جنگ عراق صدمههای زیادی را متحمل شد که جدیدترین آن شکست سنگین حزب کارگر در انتخابات منطقهای و محلی ولز و اسکاتلند بود. اما او در پایان دوران مسئولیتش یک برگ برنده را رو کرد و ناگهان در ایرلند شمالی به پیمان صلح رسید.
هفته گذشته دولت محلی ایرلند کار خود را در بلفاست شروع کرد. ایرلند شمالی برای انگلیسیها و برای غرب یادآور ناخوشایندترین خاطرات، از اشغال نظامی ارتش انگلیس تا اقدامات هولناک تروریستی و حمله و خشونت کاتولیکها علیه پروتستانها و برعکس است. و حالا تونی بلر به سالها خشونت و تاریخ خونین این منطقه پایان داده است.
اگر ایرلند شمالی به صلح برسد، مردم انگلیس و شاید همه جهان خطای بلر در جنگ عراق را میبخشند. اما او در حالی بازنشسته میشود که نه تکلیف جنگ عراق معلوم شده و نه صلح ایرلند.
تونی بلر هفت هفته دیگر در قدرت باقی میماند تا وقتی رهبر جدید حزب کارگر انتخاب شود. قرار است گوردون براون وزیر دارایی انگلیس جانشین بلر شود. بعضی تحلیلگران میگویند به این ترتیب حزب کارگر به رهبران چپگرای خود بازمیگردد.
حزب توری براون را خودکامهتر از بلر توصیف کرده و گفته است با انتصاب او تنها چهرهها در دولت انگلیس تغییر میکنند و سیاستها همانطور باقی میماند.